ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
کجایند آنهایی که میگفتند:
کوه به کوه نمیرسد ولی آدم به آدم میرسد...
ای بی انصافان!
" پس چرا من به او نرسیدم "...!؟
هی فلانی!
هر جا که دوس داری برو
من نگران نیستم
زیاد دور نمیشوی
من مراقبم زیاد آه نکشم که جایت در سینه ام نتگ شود!!!
خدایا…
کاش اعتراف کنی
… جهنمی در کار نیست…
برای ما همین روزهای برزخی زمینی کافیست
ﻫﯿــﺲ !
ﮐــــﻤﯽ ﺁﺭﺍﻣــــﺘـــﺮ ﺗﻨـــــﻬﺎ ﺷــــﻮ
ﺑﯽ ﺻـــــﺪﺍ ﺗــــﺮ ﺑـــﺸــــﮑــــﻦ
ﺁﻫــــﺴــــﺘــــﻪ ﺗـــﺮ ﺳﺮﺍﻏـــــﺶ ﺭﺍ ﺑﮕـــــﯿـــــﺮ
ﻣـــﻤــــﮑــﻦ ﺍﺳﺖ ﺑــــﯿـــﺪﺍﺭ ﺷــــﻮﺩ
ﻭﺟــــــــﺪﺍﻥ ﻧــــــﺪﺍﺷﺘــــــﻪ ﺍﺵ !!!
میــــــــدونم ؛ بــــــــرای من نیستــــــــی !
امــــــــا .... !
دلی کــــــــه تنگ باشــــــــه این حرفهــــــــا رو نمیفهمــــــــه ... !
بــــه خــــدا نمیفــــــهمه.... !
כل هایمـــ…
برایتــــ تنگ شــــכه انــــכ…
آخر تو که نمـــﮯ בانـــﮯ…
براےِ فراموش کرכنت בو בل شــבه ام…
سالها رفت و هنوز
یک نفر نیست بپرسد از من
که تو از پنجره ی عشق چه ها می خواهی؟
صبح تا نیمه ی شب منتظری
همه جا می نگری
گاه با ماه سخن می گویی
گاه با رهگذران ، خبر گمشده ای می جویی
راستی گمشده ات کیست؟
کجاست؟
صدفی در دریا است؟
نوری از روزنه فرداهاست
یا خدایی است که از روز ازل ناپیداست...؟
دلتنــگـم...
دلتنـــــگ کسی کـــــه
گردش روزگــــارش به من که رسیــــد
از حرکـت ایستـاد...
دلتنگ کسی که دلتنگی هایم را ندید...
دلتنگ ِ خود َم...
خودی که مدتهــــ ــــ ــاست گم اش کـرده ام ...
گذشت، دیگر آن زمان که فقط یک بار از دنیا می رفتیم
حالا یک بار از شهر می رویم
یک بار از دیار … یک بار از یاد … یک بار از دل … و یک بار از دست
دلتنــگـم...
yes
تادقایقی دیگر با افتخآرلینک میشی
نـــه تنهــــا ترکـــت می کنـــن !
وقـــت رفتـــن بـــا تمـــام پـر روییـــــی دستـــور هـــم میـــدن
مواظــــب خـــودت بـــــاش ..!
زندگی رسم خوشایندی است.
زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ،
پرشی دارد اندازه عشق.
زندگی چیزی نیست ، که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود.
.......
زندگی "مجذور" آینه است.
زندگی گل به "توان" ابدیت،
زندگی "ضرب" زمین در ضربان دل ما،
زندگی "هندسه" ساده و یکسان نفسهاست....
دلخوشی هایم کم نیست
همه چیز هست برای تنها نبودن
اما
من دنبال کسی هستم برای باهم بودن
دلخوشی من زمزمه کردن نام توست
زیر لبهایم میترسم آن را هم از من دریغ کنی
آهسته در گوش خیالم بگو با دل من می مانی...؟
گاهـے
میـاטּ وُسعَـتــِ دَستـاטּ خالیـَـمـ
حِســ مے کُـنَـمـ
تَمــامـِ دارُ و نَـدارَمـ نِـگاهِ تـــوسـتـــــــ . . !
בنیــآے بـבوלּ تــُـو
شباهَتـــ عَجیبــے بــا ایـלּ غـُروبــْ هـآے لـَعنتـے בارב
בلـ♥ـگیـر و בل گیــر و בل گیــ ــر...
خاطری که ” تویـــی ” دیگران فراموشند ،
بگذار در گوشت بگویم
” میـــخواهــمــــــــت ” …
این خلاصه ی ،
تمام حرفای عاشقــــانه دنـــیاست …
دلت که گرفته باشد...
شادترین آهنگ ها، روضه خوانی میکنند!!
شلوغترین مکانها، تنهایی ات را به رُخت می کشند
...و شادترین روزها، برای تو غمگین ترین روزهاست!!
اینجـآ
دُختـرکے دَر آینـہ ایــستاده
کہ ِ از تـمـآم دُنـیآ
فَقط لَحـــظہ ِای
بودَלּ تصویری را مے خواهَد
کہ ِاز پشت ، عَرض شـآنہ هایَش را در بَر گرفتہ باشدٍ...
ﺗﻨـﻬﺎﯾــــﯽ ﯾﻌﻨــــﯽ . . .
ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﭼﻬﺎﺭ ﮐﻠﻤﻪ ﺑﺎﻫﺎﺵ
ﺣﺮﻑﺑﺰﻧﯽﻭ ﻫﻤﺶ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﺎﺷﯽ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺗﺖ ﺭﻭ ﺗﺎﯾــﭗ ﮐﻨﯽ ...
اینه تنهایی من...
اینجــا صـدای پـا زیــاد می شنــوم...!
امــا هیچکــدام تــو نیستــی ...!
دلــــــم ؛ خـوش کرده خــودش را بــه ایـن فکــر ؛
که شایــد ؛ پابرهنه بیایی
هه آره حوصله ندارم پست جدید بذارم برای همین بیخیال رفتن شدم
تنها برخی از مردم باران را حس میکنند ، بقیه فقط خیس میشوند!!
❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤
دلم میخواهد بخوابم مانند ماهی حوضمون که چند روزه رو اب خوابیده...
❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤
میگوییند مثل بچه ادم باش...
نمیدانم هابیل باشم یا قابیل!!
❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤
گاهی سکوت نشانه رضایت نیست...
شاید کسی دارد خفه میشود پشت سنگینی یک بغض!
☀̤ اפــتیاط {!}
̗̀☀̤ בر ایـטּ شهرِ لــاڪرבار
̗̀☀̤ تمام ڪوچه باغ هاے عاشقـے
̗̀☀̤ به اتوباכּ هاے تنهایـے وصل مـے شونـב!!!
آره تو نظر قبلیش گفتم که
. . هـمـه فکر میکنند تنها بودن شما را غریب میکند . . .
. . . اما این صحیح نیست . . .
. . . گرفتار فردی بی لیاقت بودن . . .
. . . غریبانه ترین حس دنیاست . . .
اصلا ولش کن نمیرم خخخخ
ﺑـــﺮﮒ ﭘـــﺎﯾﯿــﺰﯼ
ﺭﺍﻫـﯽ ﻧـﺪﺍﺭﺩ ﺟـــﺰ ﺳُــــــــﻘﻮﻁ.…
ﻭﻗـﺘﯽ ﻣﯽ ﺩﺍﻧـﺪ
ﺩﺭﺧﺘـــــــــــ…
ﻋِﺸــﻖِ ﺑَـــﺮﮒ ﺗـــــﺎﺯﻩ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩِﻝ ﺩﺍﺭﺩ...
عزیزم فعلا بآبآی
باعرض معذرت من امروز میخام پست جدید بذارم حالا میرم که متنشو آماده کنم
بازم میام پیشت
عشقتـــ رآ پنهآטּ میڪنـے ڪـہ مرכآنگیتـــ פֿـכشـہ כـار نَشـوכ !
اَפֿـمـ میڪنـے ڪــــہ مهربآنیَتـــ رآ پنهـــــآטּ ڪنے !
مَـرآ " شُمــآ " פֿـَطآبـــ میڪُنے ڪِـہ هَوآیے نشَومـ !
اَمـآ نمــیـכانـے !
نمـیــכانے ڪـــہ چقَـכر ایــטּ هـآ بـہ تـو مـے آینـכ !
و مـَـטּ כیــوانـہ تـَر میشوَمـ . . .
وقتی یه بار از یه نفر ضربه میخوری
درست مثل این میمونه که با ماشین
بهت زده و داغونت کرده ولی وقتی
می بخشیش درست مثل این میمونه که بهش
فرصت دادی تا دنده عقب بگیره و از روت
رد بشه تا مطمئن بشه چیزی ازت نمونده
دلــم گــــرفـــت وقـــتـــی گـــفـــت: ولـــم کـــن حـــوصــلــتــو نـــدارم…
بـــه خـــودم گـــفــــتـــم: بـــیـــچــاره ایـــنــم شـــد هــمــســفــر کـــه انــتــخــاب کـــردی ؟؟
” الـــــان ” آرزو دارم فــوحــشــم بـــده ولـــی دوبـــاره صــداشــو بـــشـــنـُـــفــم…
نبود … پیدا شد … آشنا شد … دوست شد … مهر شد … گرم شد
عشق شد … یار شد … تار شد … بد شد … رد شد … سرد شد
غم شد … بغض شد … اشک شد … آه شد … دور شد … گم شد
تمام شد
خیالت راحــتـــــ . . .
شکسـ ــــته ها نفرین هم بکـ ــنند ،
گیرا نیسـ ــت …!
نـــفرین ،
ته ِ دل می خـ ــواهد
دلِ شکسـ ــته هـ ـــم که دیگر
ســــر و ته ندارد . . .
دِلــــم بــاران می خواهــــد
بــارانی آرام….
امــــا طـولانــــــــــــی
تا دسـت در دسـتِ قطــــره هـایشو پـا به پـایِ نمنــــــاکـی اش
تمــــام کـوچــه بــاغ ها را
با پـــا ها یی بِ رَ ه نــــ ــــــه قـدم بزنم!
زنـدگـی مـا
بـازتـاب بـاورمـان اسـت
هـنـگـامـی کـه عـمـیـق تـریـن بـاورهـای خـود را
دربـاره زنـدگـی تـغـیـیـر مـی دهـیـد . . .
زنـدگـی هـم بـه هـمـان انـدازه
تـغـیـیـر مـی کـنـد !.
یک ستاره می تواند راهنمای قایق گمگشته ای باشد،
یک واژه می تواند در برگیرنده هدفی باشد،
یک رای می تواند سرنوشت ملتی را عوض کند،
یک شمع می تواند سیاهی را به در کند،
یک گام می تواند آغازگر یک سفر دور و دراز باشد،
یک کلمه می تواند آغازگر یک دعا باشد،
یک نوازش می تواند نشان دهنده ی مهر و محبت باشد،
یک قلب می تواند بر حقیقت واقف باشد،
یک زندگی می تواند تحولی ایجاد کند،
می بینی که همه و همه به تو بستگی دارد...
چگونه...
بفرستم باورم را برای تو...
تا باور کنی...
از یاد بردنت کار من نیست....
درد دارد...
وقتی می رود...
و همه می گویند:دوستت نداشت...
و تو نمی توانی ثابت کنی...
که هرشب با "دوستت دارم" هایش...
خوابت می کرد...!!
تمــوم دَغدَغــَم اینِ
که دفن شه با من احساسم
بگن ؛ این عاشقت بوده
بگی : من که نمیشناسم ...
خنده ام می گیــــرد!
وقتـــی بعـــد از مدتها ســـراغی از این دل آواره ام می گیـــری
و می گویـــی:
"دلـــم برایت تــنگ شده!"
یا مـــرا بهـ بازی گرفتـــه ای ،
یا معنـــی درست واژه هایت را نمی دانـــی
هر چـــه هست ،
دلتنگی ات ارزانـــی خودت..
راستی :
"دوستــــــی" چقدر می ارزد ...؟
قدر یک کـــوه طلا ...؟
یا که سنگی سر راه ...؟
چه تفاوت دارد؟
کاش هر قدر که هست
از ته دل باشد .
نیمـ ـہ شَبـ ـ اَستـــ ــ اتـ ـاقِ تـ ـاریڪـ...
تـَפֿـتـِـ ـ פֿפּابـَـ ـم...بـ ـآلِـ ـش פֿـیسـَـ ــم...
פּ بـ ـآز مَنـَـ ـم
ڪِـ ـہ اَز בَر בِ בِلتَنــ ـگے...
مُچـ ـآلـ ـہ میشَــפּҐ زیـــ ـــرِ پَتـــפּ...
تمـ ـآҐ اُستـפֿـפּآטּ هایـَ ـم تیـــــــ ــــــر میکِشَـ ـב
تَــ ــرڪ ڪَرבَטּ یـ ـآב تــــــ ــ ـــפּ...
از تَـ ـرڪ اِعتیــــ ـــــــــاב هَـ ـم
سَـפֿتــــ تـَ ـر اَستــــــ ـ...
دوستم داشته باش
هـمانـگونه که من دوستـت دارمـــــ
بگذار فاصله من و تو کمتر از آنی باشد
که می خواهـیـم و نمی توانـیـم
که می توانـیــم و نمی گـذارنــد !
بگذار میان من و تو فاصله ای نـمـانــد
نه به خاطر خودت ،
و نه به خاطر من
که به خاطر این عـــشـــ ــق
دوسـتـم داشـتـه باش
بـیـش از آنی که من دوسـتـت دارمـــ
گاهے دلمـ از ـهر چه آدمـ است مے گیرد...!
گاهے دلمـ دو کلمه حرف مهربانانه مےخواهد...!
نه به شکل ِ دوستت دارم و یا نه بــ ِ شکل ِ بے تو مے میرمـــ...!
ساده شاید ، مثل دلتنگ نباش... فردا روز دیگر ے ست !
لعنت به بعضی آهنگــــا
به بعضی خیابونــــا
به بعضی حرفـــا
لعنتیا آدمو میبرن به روزایی که واسه از بین بردنـش تو ذهنت ویرون شدی …
این روزها
بُـرد با کســی اســت که بــی رحـم باشـد ،
از دلــت کـه مایـه بگــذاری ،
سوختـه ای ...!!
هوا نیستــــم
امــــا همیشـــــه چشــــم به آسمان دارم
حال عجیبـــی ست دیدن ِ
همان آسمان که
… شاید “تو” …
دقایقی پیش به آن نگاه کـــرده ای
ی توان از آب و از نان ، و از جان خود حتی گذشت
ممکن اما نیست مجنون بود و از لیلا گذشت
عاشقان را جامه ای پوشیدنی جز چشم نیست
یا ز خیر عشق یا میباید از دنیا گذشت . .
بگذار همه ی زندگی ام گره ی کور بخورد
دستهای “تــــــــــو” که باشد ملالی نیست…
با نگاه “تـــــــــــو” گره از همه چیز باز میشود حتی از دل گره خورده من
تَعـطیلـی نـدارَد
حُقـوق و مَـزایا نـَدارَد
تـرفیـع نـَدارَد
بازنـِشستگـی نـَدارَد
وام نـَدارد
امـآ برای ِ مـَن دوست داشتَنـی تریـن شُـغل دُنیـآست ؛
دوسـت داشتـَن ِ تـُو !!
افسانه ها را رهــــــــا کن
دوری و دوستی کدام است؟؟
فاصله هایند که دوستی را میبلعند !!!
تـــــــــــو اگر نباشی
دیگری جایت را پر میکند…
به همین ســــــــــــادگی…
از همان کودکی به ما هشدار دادند و جدی نگرفتیم …
یادت هست ؟
در دفتر مشقهایمان خطوط فاصله همیشه قرمز بود !
ارزان تر از آنچه که فکرش را بکند بود
اما برای من گران تمام شد
رزینا جان میشه ازت خواهش کنم که با من حرف بزنی شاید آروم بشی
سوء تفاهم نشه ها
میخوام با هم درد دل کنیم تا شاید آروم بشی
البته اگه دلت خواست
✘کــــاشــــ میـــ شــــد✘
✘روبـــروی پنجــــره ای نیمــــه بــــاز✘
✘که نســـــیمی خنــــک هدیــــه می دهــــد✘
✘گذشتــــه را دفــــن کـــرد✘
✘لحظـــــاتی را شـــــاد شــــد✘
✘آرامـــــ نشـــــست✘
✘و مرگـــــــــــــــــ را در فنـــــجانی زیبـــــا✘
✘ســــرکـــــــشید...✘
حالا که رفته ای
غمگینم
به سراغ حافظ می روم
همین را می گوید:
« برود از دل ِ من
وز دل ِ من آن نرود »